۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

چوب تحقیر را بیش از این بر سر مردم نکوبیم!


خیلی وقتها که با خودم فکر می کنم که خلایق هر چه لایق و این رژیم لایق مردم ایرانه. سالهاست فکر می کنم چرا مردم ایران با وجود اینهمه فلاکت هیچوقت صدایی ازشون در نمی یاد. خلاصه کلام اینکه سرنخ وجودی رژیم دست آخر مردم می رسید و با خودم می گفتم شاید ما یه مشکل ژنتیکی داریم  در ضمن یاد اون جمله معروف که از قدیم تو دهان مردم از قول یه انگلیسی می گرده می افتادم که  می گفت اگه می خوای بر ایرونی ها حکومت کنی گرسنه نگهشون دار و اگه ( من به اونها اینجا کاری ندارم البته) 
اما وجود دو کشور همسایه با مردمی از یک نژاد یعنی کره جنوبی و کره شمالی تمام معادلات مربوط به ژنتیک و تاریخ و فرهنگ رو زیر سوال می بره. ببینید در این دو کشور با مردمی از یک نژاد دو نوع حکومت .
چقدر متفاوت هستند. چطور یک حکومت می تونه مردم یه کشور رو به ذلت محض بکشونه. و مقایسه کنید این مردم رو با مردم کره جنوبی که در تکنولوژی، پیشرفت و آسایش یکی از بهترین و پیشروترین کشورهای دنیا هستند. 
اینکه اینروزها بحث بر سر اینه که چرا این روزها مردم به جای مبارزه در خیابانها در صفهای مرغ به سر می برند و صداشون در نمی یاد. اینکه به نظر می یاد که مردم ما بی غیرت شدن و ... ریشه هاش رو می شه در بیش از سی سال حکومت این بی شرفها پیدا کرد. سی سال کم نیست. ببینین سی سال تو گوش ما چی خوندن و مارو از چی ترسوندن. همه اینها رو اضافه کنین به تجربه دهه شصت. احتکار، زد و بند، کشتار و اعدام، قتل و غارت و ...
البته هنوز برای بیداری مردم دید نیست اما ای کاش اینبار هرزه دهانی همچون خمینی پیدا نشه که مردم رو به بیراهه بکشه. کاش اینبار چشمهای همه ما باز باشه و و هیچ تصویری در ماه نبینیم که اگه قراره ببینیم همون بهتر که کور باشیم. کاش اینبار وعده ما اسلام و مبارزه با بیحجابی و ... نباشه و کاش اینبار مردم برای کرامت انسانی، آزادی، اتحاد و دوستی بیدارشن. کاش ...